عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اشعار آزاد | 0 | 41 | mahdavi |
اشعار آئینی | 1 | 40 | mahdavi |
.
سلام من به تو ای دلبرا که با مائی
به رغم غیبت کبری هماره پیدائی
کمین به راه تو کرده کمان من اکنون
غزل برای تو گویم غزال صحرائی
شبم به نیمه رسیده نمی برد خوابم
چرا به خواب پریشان من نمی آئی؟
ربوده ای دل از کف من ای پری چهره
نشسته ام به رَهَت از چه ره نمی پائی؟
ز شوق وصل تو خوابم نمی برد هرشب
بخوان برای حال دلم لا، لالا، لائی
کمر به قتلم اگر بسته ای کمان بر کش
که ترسم از پی امشب نباشه فردائی
منم که در حکایت عُشّاق مثل مجنونم
توئی که در روایتِ معشوق مثل لیلائی
مهدوی
برچسب ها : روایت معشوق,سلام من,ای دلبرا,به رغم,غیبت کبری,هماره پیدایی,با مایی,کمان من,غزال صحرایی,نیمه رسیده,خواب پریشان,نمی آیی,ربوده ای,پری چهره,شوق وصل,حال دلم,لالا لایی,پی امشب,حکایت عشاق,مثل مجنونم,
میلاد پیامبر نور و رحمت حضرت مُحَمَّدِابنِ عَبدِالله صلَّیَ اللهُ عَلَیه وَآلِهِ وَسَلَّم و ولادت امام جعفر صادق علیه السّلام همراه با هفتۀ وحدت بر حضرت ولی عصر(ج) ونایب برحقشان امام خامنه ای حَفَظَهُ اللهِ تعالی و شما گرامیان مبارک باد.
آیات و معجزات هنگام ولادت پیامبر خدا حضرت محمد ابن عبد الله (ص)
جـاهلیّـت ؛ عصـر بیــداد و جُمود
لات و عزّی وهُبَـل خود می نمود
خانه ی عقل و خرد ویرانه بود
کعبه هم تا مُـدّتـی بتخانه بود
خالق هستی برآن شـد آن زمان
تا که جانی تازه سازد از جهان
جبــرئیــل آمـــاده شـــد با اَلرَّحیل
نغمه خوانان چشمه سـارِ سلسبیل
#
شهـر مکّه خوانِ اربابِ کـریم
عَرصه ی مهمانیِ خُلقِ عظیم
با وقوعِ انقـلابی درخِرَد
تـا نـویـدِ قُـل هُوَاللَّهُ أَحَدٌ ،
ظُلمتِ هر بُتگری برچیده شد
نور رحمـان توتیای دیـده شد
موبدان وکاهنــان نادان شـدنـد
ساحران درکارِخود حیران شدند
تختِ شاهان واژگون شـد ناگهان
لال شــد هـر پادشـاهـی از زبـان
طاقِ کسرا آن زمان ازهم گسست،
چـارده دندانه اش درهـم شکست
ساوه خشکید و سماوه شد پُرآب
شُد مَلَک مأمـورِ اِیّاب و ذهاب
سَبعَه ی آتشکده خاموش گشت،
بَعدِ ده قرنی که آذر نوش گشت
موبدان آشفته خواب وخورشدند،
گـاهِ رؤیـا اَستـر و اُشـتـُر شـدند
رانده شد ابلیس دون از آسمان،
تا که آمـــد خاتـــمِ پیغـمبــران
سرنگون شد هَربُتی در هرکجا ،
لحظه ی میــلادِ آن بَـدرُالدّجی
نوری از نَجد و تهامه در فراز
پرچـم اسـلام از آن در اهتزاز
خانه ی بِنـتِ وَهَـب دارُالسُّــــرُور
مَحبَطِ روحُ القُدُس با شوق وشور
#
آمد آن پیغمبـــرِ آخِــر زمان
سروَرِ خَـلقِ زمین و آسمان
زاده شد شَمسُ الضُّحی ، بَدرُالدّجی ،
مُصطَفی، کَهفُ التُّقی، غَوثَ الوَری
مهربان ختم رُسُل عَبدِ خدا
خُلقِ عُـظـمـای تمـام انبیا
در اَوانِ کودکی آن ســـروِ ناز،
با رکوع و سجده ای شد در نماز
نـوری از دامـانِ بانـو آمنه
کرد روشن آسمان و دامنه
این همه آیاتِ توحیـدی بیان
مُعجزاتِ روشنی بود و عیان
آیـتِ حـق : رَحمَـةٌ لِّلعالَمین
شد شَفیعِ مُؤمِنات ومُؤمِنین
کودکِ ناخوانده درسِی از کتاب ،
داد پاسخ هـر سؤالی را جواب
خَرقِ عـادات آن همه اِرحاصِ او
خاصِ آن مولا شـد و اِخلاصِ او
عالَم از درکِ وجودش گشته مات،
عِطرِ نامش آمـده در هــر صلاة
شرح عقلِ کُل کجا شاعر کجاست!
مثنـوی خوانِ پـیمبـرهـا خداست
در قیامت می دهـند از او برات
بـر کمال و بـر جمالش صلوات
شافِعَت خواهی شود در روز حشر،
با علیّ و آلِ وی کُن حشر و نشر
مهدوی شـد ریزه خوار خوانشان
ســـر نهـاده بـر ســرِ پیمـانشان
غلامرضا مهدوی
برچسب ها : میلاد پیامبر,پیامبر نور,نور رحمت,حضرت محمد,امام جعفر,جعفر صادق,جاهلیت,عصر بیداد,بیدای جمود,لات عزی,هُبَل,عقل خرد,ویرانه,خالق هستی,اَلرَّحیل,آماده شـد,نغمه خوان,چشمه سار,خُلقِ عظیم,وقوع انقلاب,
برچسب ها : شهرآشوب,دیوانه,پروانه,برایت,شروه,شروه خوانی,می نمایم,حنانه,حنانه شو,مهدوی,می ربایی,بیا فزانه,فرزانه،فرزانه شو,فرزانه بهتر,
ای سرزمینِ نازنین مَهلا "فلسطین"
سرشاخه ی سبزو گُهَرافشانِ زیتون
خونین شده حالا مثالِ "دیرِ یاسین"
جانم فدای آسمانِ کودکانش
پَرپَر شوند از پهنه اش ناهید وپروین
صدهاعروس ازحجله ها آواره گشتند
ماهِ صیام ازخونشان گردیده آذین
کشتارِ طفلان وزنان با بمب وموشک
بدتر زِ "صبرا وشتیلا"های پیشین
کُشته اگر پُشته کنند از ما هزاران
هرگز نگردانیم از آیین روی واَز دین
دنیا بُوَد بازیچه ی افرادِ فاسد،
شورایِ امنیت شده دارُالخوانین...
با اِدّعای کذبِ اینها از "هلوکاست"
شیطان شود شرمنده ی افکارِننگین
"بین الملل"درخوابِ خرگوشی لمیده
پوشیده پالانِ کجی وارونه پشمین!
"جانی"جنایت می کند،"یانکی" حمایت
مرگا به آن کشتار واین تأییدِ وتبیین
غرب وعَرَب هردو جنایتکار وخائن
لعنت به کُلِّ ظالمین، هم آن و، هم این
فرموده ی روح خدا در گوش جانهاست
بایدشود مَحو اَز جهان این عضوِ چرکین
یک روز اگر از عُمرِ دنیا مانده باشد،
از عدل و دادش پُر کند آن یارِ دیرین
ای مسجدُالأقسی مُقاوم باش وبرجا
درجا نزَن؛ حتّی ز بُمباران سنگین
آورده رَبَّ العالَمین، سوگندِ قرآن
تا بَرکَنَد از این زمین شرِّ شیاطین
فردا که سروِ "غزّه" سر بردارد ازخاک
نابودیِ دشمن بُوَد تسکین وتمکین
سونامیِ کشتارِ اَقصی جانگداز است
بر جانِ "صهیون" صد هزاران لعن ونفرین
غلامرضا مهدوی
برچسب ها : فلسطین,سونامی کشتار,کشتار اقصی,جانگداز است,جان صهیون,صد هزاران,لعن و نفرین,نابودی دشمن,تسکین و تمکین,رَبَّ العالَمین,سوگند قرآن,شر شیاطین,مسد الأقصی,بمباران سنگین,گوش جانهاست,غرب و عرب,افکار ننگین,دارُالخوانین,شورای امنیت,کشتار طفلان,
شـُربِ مُـدام و لذّت ایمان علیست
شهرِ صیامِ و روضه ی رضوان علیست
بابِ مدینه ی علم پیمبر است
تفسیر ناب و معنی قرآن علیست
مِهری که دردل عشّاقِ عالم است
سرچشمه ی عوالم عرفان علیست
اَنجُم که حامل تسبیح سرمد است
ماه ولای حضرت سبحان علیست
آیاتِ مُحکَمات پُر اَز نور هل اتی
درشأنِ طائرِ خُلدآشیان علیست
بر گُنبدِ مدائنِ سلمان نوشته اند
اُلگوی نابِ مردمِ ایران علیست
پروا نکرده مگر از خدای خویش
شیرژیانِ بیشه ی شجعان علیست
صد چاه کوفه که سربسته است ومُهر
همرازِسینه ی روحِ روان علیست
بعد از نبی که نباشد پیمبری
آئینه داروجلوه ی یزدان علیست
حامی و کاتب وحی نبوّت است
قرآن ناطق وفرقان بیان علیست
دائرمدار ولایت بدون شک
هرآن علی بود و هم اَلآن علیست
فـُزتُ وَربِّ کعبه ی محراب عشق
فریادِ رَجعِتِ جانِ جهان علیست
هرگز به نشئه ی ایمان نمی رسد
آن دل که منکِرِ آرام جان علیست
در روز حشروعبور از پُلِ صِراط
معیارِ ناروجنّت ومیزان علیست
بابَ الحَوائج و اُمّیدِ مهدوی
بهترزهرطبیبی ودرمان علیست
مهدوی
برچسب ها : حق با,با علیست,شرب مدام,لذت ایمان,شهر صیام,باب مدینه,علم پیمبر,تفسیر ناب,معنی قرآن,عشاق عالم,سرچشمه,هوالم عرفان,حامل تسبیح,سرمد است,حضرت سبحان,آیات محکمات,هل اتی,خلد آشیالن,گنبد مدائن,الگوی ناب,